ضرورت استقرار نظام تامین اجتماعی دیجیتال در دولت چهاردهم
ارتقاء کارایی، هوشمندی و بهبود تجربه شهروندی
شهریار محمودزاده
کاندیدای دکتری خطمشیگذاری عمومی دانشگاه تهران
رشد اقتصادی ایران طی دهههای اخیر با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است؛ به نحویکه عدم وجود ثبات در روندهای محیطی به ویژه در حوزههای اقتصادی در نتیجه مجموعهای از اتفاقات مانند تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران و سوء مدیریتهای داخلی، ضربات مهلکی را به کشور در مسیر تحقق اهداف توسعه وارد نموده و موجب بروز پدیدههای نامطلوبی مانند کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری، گسترش فقر و نهایتاً تعمیق نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی گردیده است.
تحت تاثیر پیامدهای فوق الذکر بر روی آحاد جامعه به ویژه اقشار ضعیف و آسیبپذیر که موجب افزایش احتمال سقوط آنها به ذیل خط فقر گردیده، دسترسی به نظام تامین اجتماعی فراگیر و تحقق اصل 29 قانون اساسی، تبدیل به یکی از اصلیترین اولویتهای خطمشیگذاران کشور گردیده تا اطمینان یابیم “در مسیر حرکت کشور به سمت توسعه هیچکس را پشت سر رها نخواهیم کرد.” این هدف بازنگری در سیاستهای اقتصادی و اجتماعی و همچنین الگوهای حکمرانی و خطمشیگذاری عمومی را در کشور تبدیل به امری ضروری و درخور توجه نموده که بدون ایجاد تحول در آنها و تداوم روندهای موجود، پیامدهای مخربی را برای کشور به همراه خواهد داشت. تحولی که ضرورت دارد تا به صورتی همگن و هماهنگ و در چارچوب رویکردی نظاممند در مجموعه دولت چهاردهم با مشارکت کلیه بازیگران طراحی و در قالب یک هارمونی متوازن در میان ارکان حکمرانی کشور عملیاتی گردد تا از این طریق بتوان رشد و توسعه متوازن در کشور را محقق نمود. رشدی که دستیابی به آن مگر از طریق ایفای نقش متمایز و منحصر به فرد هر یک از این ارکان نظام حکمرانی، به صورتی هماهنگ و همراستا با سایر بازیگران نظام، امکانپذیر نخواهد بود. زیرا انجام اصلاحات اقتصادی و تحقق ماموریت محوری دولت چهاردهم درباره مدیریت کسری بوده به عنوان عامل محوری ایجاد و تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، «تقویت و توسعه شبکه تامین اجتماعی» را تبدیل به یکی از ارکان محوری برنامه راهبردی دولت چهاردهم مینماید. تقویتی که امکانپذیر نخواهد بود مگر از طریق “بازآفرینی نظام تامین اجتماعی” در کشور.
استفاده از عبارت بازآفرینی نظام تامین اجتماعی جهت توصیف نظم جدیدی است که مجموعهای از تغییر و تحولات اجتماعی ، فناورانه و اقتصادی انجام آن را الزامی گریزناپذیر نموده، به نحویکه پیامدهای این تغییر و تحولات در بسیاری از ابعاد زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه قابل مشاهده است. تغییر و تحولاتی که از طریق افزایش پیچیدگی، عدم قطعیت و نوسانات، دولت و نهادهای حاکمیتی را نیازمند توسعه و ایجاد ابزارهای جدیدی در دولت جهت تحقق اهداف و فلسفه وجودی آن نموده است. زیرا به نظر میرسد، دولت و نهادهای اجرایی کشور مبتنی بر ابزارها، فرآیندها و مکانیسمهای موجود دیگر قادر به تحقق بهینه اهداف خود تحت شرایط محیطی معاصر نبوده و بنابراین ناکامی اصلی امروز دولت از نوع ابزار و فرآیند است و نه از جنس هدف و سیاست. تحت این شرایط بازآفرینی نهادها و ارکان دولتی با رویکرد افزایش بهرهوری و بازدهی منابع به شیوههای نوین با هدف انتقال منابع از حوزههای کم بازده و غیر اثربخش به سمت حوزههای پر بازده و تاثیرگذار الزامی گریز ناپذیر میباشد. در این راستا استفاده از فرصتها و ابزارهای ناشی از تحولات فناوری دیجیتال فرصتی منحصر به فرد را جهت بازآفرینی نظام تامین اجتماعی در کشور فراهم نموده است. به نحویکه این دیجیتالی نمودن نظام تامین اجتماعی طی عصر حاضر تبدیل به ابزاری قدرتمند جهت ارتقاء کارایی، سطح دسترسی و اثربخشی نظام تامین اجتماعی گردیده است.
حرکت به سمت نظام تامین اجتماعی دیجیتال نتیجه پیشرفتهای فناورانه است که نسبت به گذشته سرعت بیشتری را به خود گرفتهاند. پیشرفتهایی مانند توسعه رایانش ابری (Cloud Computing)، زیرساخت به عنوان خدمت (IaaS)، یادگیری ماشینی (Machine Learning) و بلاکچین (Blockchain) فرصتهای جدیدی را برای خلق ارزش فراهم نموده و موجب گردیده تا فناوری اطلاعات تبدیل به عاملی اساسی جهت ترغیب فعالیت و موفقیت سازمانها گردد. جهت استقرار موفقیتآمیز این فناوریها، بسیاری از سازمانها بر روی طرحهای تحولی جهت استفاده از فرصتهای ناشی از فناوریهای نوین تمرکز نمودهاند. تحت این شرایط اگرچه عمده این طرحهای تحولی با عنوان دیجیتال نامگذاری گردیده، اما دامنه گسترش آنها بیش از فناوری است. آنها متمرکز بر تحولاتی بوده که کلیه فعالیتهای سازمان را تحت تاثیر خود قرار داده و تغییراتی مستمر را در آنها ایجاد میکنند.
این رویکرد در حوزه رفاه اجتماعی موجب شکلگیری پدیدهای به نام “نظام تامین اجتماعی دیجیتال” گردیده است. نظام تامین اجتماعی دیجیتال عبارت است از استفاده از فناوریهای دیجیتال با رویکرد بهینهسازی ارایه خدمات، مدیریت و اثربخشی طرحهای تامین اجتماعی. اهداف محوری استقرار نظام تامین اجتماعی دیجیتال عبارتند از ارایه تجربه شهروندی منحصر به فرد، افزایش دسترسیپذیری، بهبود هدفمندی و ارتقاء کارایی در استفاده از منابع نظام تامین اجتماعی. در حال حاضر اتخاذ روشهای سنتی ارایه خدمات موجب بروز مجموعهای از ناکارآمدیها، تاخیر و کمبود شفافیت گردیده است. تحت این شرایط پیادهسازی راهبرد تحول دیجیتال نظام تامین اجتماعی موجب ارایه راهکار جهت حل چالشهای مذکور با استفاده از قابلیتهای فناورانه جهت بهبود فرآیندها و ارایه خدمات تامین اجتماعی خواهد گردید و تحولی حایز اهمیت را در ایران جریانسازی خواهد نمود. برخی از فناوریهای دیجیتال مورد استفاده جهت نوسازی نظام تامین اجتماعی ایران به شرح ذیل میباشند:
از اصلیترین مزایای استقرار نظام تامین اجتماعی دیجیتال در ایران عبارت خواهد بود از تقویت کارایی و ارتقاء سرعت و کیفیت در ارایه خدمات. در حالیکه نظامهای سنتی تامین اجتماعی اغلب بر روی فرآیندهای دستی تمرکز نموده که به کندی و به صورتی دست و پاگیر انجام میشوند. پلتفرمهای دیجیتال میتوانند موجب تسریع این فرآیند گردیده و در نتیجه شناسایی، ثبت نام و توزیع مزایا به افراد مستحق را با سرعتی بیشتر انجام دهند. مصداق این موضوع در دوران شیوع ویروس کرونا قابل مشاهده است. به نحویکه بسیاری از کشورها نسبت به استفاده اهرمی از فناوری دیجیتال جهت توسعه سریع طرحهای تامین اجتماعی خود اقدام نمودهاند. این سرعت در پاسخگویی را بایستی به عنوان اقدامی ضروری جهت پشتیبانی از افراد و خانوارهای در معرض دشورایهای اقتصادی تلقی نمود.
دومین مزیت نظام تامین اجتماعی فراگیر عبارت است از توانایی بالقوه آن جهت ارایه خدمات تامین اجتماعی به بخشهای گستردهتری از جامعه. به ویژه آنهایی که به هر نحوی از دسترسی به نظامهای سنتی تامین اجتماعی باز ماندهاند. مانند جمعیت روستایی، کارگران بخش غیر رسمی و بانوان که با موانع فراوانی جهت دسترسی به خدمات تامین اجتماعی در این جوامع مواجه میباشند. تحت این شرایط پلتفرمهای دیجیتال به ما کمک خواهند نمود تا از طریق ارایه ابزارهای در دسترس و کاربرپسند بر این موانع غلبه پیدا نماییم. به صورت کلی فناوری مبتنی بر تلفن همراه را بایستی به عنوان یک فناوری تحول آفرین در گسترش دامنه ارایه خدمات تامین اجتماعی تلقی نماییم. امروزه تلفنهای همراه به صورتی گسترده حتی در نواحی دور افتاده و محروم مورد استفاده قرار گرفته که این امر آنها را تبدیل به ابزاری کارآمد جهت ارایه خدمات تامین اجتماعی نموده است. به عنوان مثال طرحهای یارانه نقدی مبتنی بر تلفن همراه به صورت موفقیتآمیز در چند کشور آفریقایی عملیاتی گردیده که این موضوع موجب شده است تا میلیونها نفر مستمریبگیر که تا پیش از این دارای دسترسی به نظامهای مالی نبوده، از مزایای نظام تامین اجتماعی برخوردار گردند.
انتشار غیرقانونی داده و اطلاعات مربوط به افراد و بروز تقلب در نظام تامین اجتماعی را بایستی به عنوان دیگر چالش حایز اهمیت نظامهای تامین اجتماعی سنتی تلقی نمود. فرآیندهای دستی و سنتی ثبت اطلاعات به صورت کاغذی، در برابر خطا و پرداخت چند باره آسیبپذیر بوده که این موضوع میتواند موجب تخصیص غیربهینه منابع گردد. تحت این شرایط با استفاده از مکانیسمهای شناسایی و احراز هویت دیجیتال، نظامهای تامین اجتماعی سنتی میتوانند چالشهای مذکور را مدیریت نمایند. به عنوان مثال احراز هویت مبتنی بر ویژگیهای بیومتریک موجب خواهد گردید تا مزایا به افرادی پرداخت گردیده که مستحق دریافت آن بوده و بنابراین بتوان ریسک تقلب و پرداخت چندین باره مزایای اجتماعی را مدیریت نمود. همچنین مبتنی بر تقویت شفافیت و پاسخگویی، نظامهای تامین اجتماعی دیجیتال میتوانند از استفاده از منابع به صورت کارآمد و ارایه خدمات به افراد مستحق اطمینان حاصل نمایند.
تحقق تحول دیجیتال در نظام تامین اجتماعی به عنوان روندی نوظهور تلقی گردیده که با شتابی فزاینده در حال ایجاد تحول در شیوه ارایه خدمات رفاه اجتماعی به افراد و جوامع در سرتاسر جهان میباشد. روندی که با شیوع ویروس کرونا در سرتاسر جهان و اعمال سیاستهای فاصلهگذاری اجتماعی شاهد شدت گرفتن آن با سرعت و در مقیاس بالا می باشیم. توجه به این موضوع حایز اهمیت است که جهت بالفعل نمودن ظرفیتهای بالقوه نظام تامین اجتماعی ایران، سرمایهگذاری در زیرساختها، ارتقاء سواد دیجیتال و ترغیب مشارکت بخش عمومی و خصوصی امری ضروری و حایز اهمیت میباشد. همچنین پایش و ارزیابی مستمر اقدامات دیجیتال جهت شناسایی نقاط قابل بهبود و اطمینان از پاسخگویی بهینه سیستم به نیازهای مخاطبین بایستی به صورت جدی لحاظ گردد تا تحول دیجیتال نظام تامین اجتماعی موجب ارتقاء کارایی، شفافیت و فراگیری در ارایه خدمات عمومی گردد. بنابراین تحت این شرایط در صورت ارایه راهکار مناسب جهت حل چالشهای استقرار نظام تامین اجتماعی دیجیتال و استفاده اهرمی از فرصتهای ناشی از فناوری دیجیتال، دولت در ایران قادر خواهد بود نسبت به ارتقاء رفاه اجتماعی در سطح جامعه در چارچوب نظام تامین اجتماعی دیجیتال اقدام نماید. همچنین با توجه به نقش حایز اهمیت نظام بازنشستگی در ساختار نظام تامین اجتماعی در ایران و در نظر گرفتن اینکه طی دهههای آینده نظام بازنشستگی کشور بایستی از آمادگی لازم برای بازنشستگی متولدین انفجار جمعیتی دهه 1360 برخوردار باشد، حرکت به سمت استقرار نظام تامین اجتماعی دیجیتال را بایستی به معنای امری گریز ناپذیر جهت ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای ارایه خدمات عمومی به گروه مذکور تلقی نمود.